آقا سعید 2
آناکسارته دختر جوانی از اهالی قبرس بود. چوپان جوانی به نام ایفیس به او دل باخت . ولی آناکسارته این دل باخته را بسیارخوار داشت. مرد جوان از فرط نا امیدی خود را بر کتیبه ی در خانه دار آویخت.
دختر از این خودکشی به هیچ روی اندوهگین نشد و چند روز بعد٬ هنگام تشییع جنازه ایفیس٬ که از زیر پنجره اش می گذشت٬ به بیرون خم شد و به تماشا ایستاد. این بی احساسی بر ایزد بانوآفرودیت گران آمد٬ از این رو او را به یک تندیس سنگی بدل کرد.
نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها
نويسندگان
|
|||||||||||||||||||||||||||
![]() |